cram به فارسی | دیکشنری انگلیسی

cram
  • پرکردن

  • چپاندن

  • خودرا برای امتحان آماده کردن

  • باشتاب یاد گرفتن

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر