compose به فارسی | دیکشنری انگلیسی

compose
  • سرودن

  • ساختن

  • درست کردن

  • تصنیف کردن

  • ترکیب کردن، ‌ همنهشتن

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر