colony به فارسی | دیکشنری انگلیسی
colony
-
مستعمره
-
مستملکات
-
مهاجر نشین
-
جرگه
-
دسته
-
پرگنه
-
پوگنه، یک گروه مجزا از ارگانیسم ها مانند تجمع باکتریها در یک محیط کشت.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.