coddle به فارسی | دیکشنری انگلیسی

coddle
  • نیم پزکردن

  • آهسته جوشاندن یا پختن

  • بادقت زیاد بکاری دستزدن

  • نازپرورده کردن

  • نوازش کردن

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر