coagulation به فارسی | دیکشنری انگلیسی

coagulation
  • انعقاد

  • دلمه شدگی

  • لختگی

  • لخته شدن

  • ماسیدن

  • انعقاد - بسته شدن - لخته شدن

  • لخته شدن، انعقاد

  • انعقاد، دلمه شدگى، لختگى، لخته شدن، ماسیدن

  • انعقاد، فرایندی که طی آن عوامل مختلفی با هم ترکیب می شوندتا یک لخته خون نیمه جامد را بوجود آورند

  • انعقاد

  • دلمه ساختن

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری