circularity به فارسی | دیکشنری انگلیسی

circularity
  • مدور بودن

  • دوری، استداره، گردی

  • دور باطل - مشکلی که با یک مثال به شرح آن می پردازیم: فرض کنید در برنامه صفحه گسترده lutos1-2-3 فرمول b1*2 را درون سلول a1و سپس فرمول a1/2 را درون سلول b1 قرار داده اید کامپیوتر برای ارزیابی هر یک از سلولها نیاز به تعدادی سلول دیگر دارد (دور باطل) از این رو کامپیوتر نمی تواند کار را ادامه دهد و در نتیجه پیام خطا ظاهر می کند.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر