choke به فارسی | دیکشنری انگلیسی

choke
  • خفه کردن

  • بستن

  • مسدود کردن

  • انسداد

  • اختناق

  • دریچه

  • ساسات (ماشین)

  • بازدار

  • گلویی، مسدود کننده ی جریان

  • دریچه سوخت

  • چوک.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری