channel به فارسی | دیکشنری انگلیسی

channel
  • شیاردار کردن

  • دریا

  • کندن (مجرا یا راه)

  • (مج درجمع) هرگونه نقل وانتقالچیز یا اندیشه ونظر و غیره

  • ترعه

  • مجرا

  • خط مشیمجرا

  • کانال

  • کانال 1. باندی از بسامدهای رادیویی که برای اهداف خاص تخصیص یافته است. کانال پخش برنامه های تلویزیونی دارای پنهای باند 6 مگاهرتزی در مقایسه با کانال 10 کیلو هرتزی ایستگاه های رادیویی با مدوله کننده ی دامنه (ای ام) است. 2. هر تقویت کننده ی شنیداری می تواند چندین کانال ورودی داشته باشد مثلاُ تقویت کننده ی استریو دست کم دارای دو کانال است. 3. مسیری برای شارش داده ها در کامپیوتر.4. ناحیه ای که سورس و درین ترانزیستورهای اثر میدانی (فت) را از هم جدا می کند. با اعمال ولتاژ به الکتروگیت، رسانایی کانال تغییر می کندو جریان گذرنده از کانال کنترل می شود. طول کانال پارامتر مهمی بری تعیین سرعت و جریان فت است.

  • کانال

  • مجرا، شیار، ناودانی، راهگاه، باجه، ناودان، کانال، ترعه

  • باند تواترهای‌ صوتی‌

  • کانال

  • ناودانی

  • آبراه

  • آبراهه

  • تنگه

  • روگاه

  • مجرا

  • باب

  • آبرو

  • کانال. مجرا - 1- یک فرکانس رادیویی یا مسیر مخابراتی (مانند کانالهای تلویزیونی) 2- یک دستگاه بسیار سریع ارتباطات داده ای که برای ایجاد ارتباط میان کامپیوترهای بزرگ IBMو دستگاههای ورودی/ خروجی به کار می رود. 3- در نشر رومیزی مجموعه ای از تصاویر که هنگام ترکیب تصویر نهایی را به وجود می آورند همگانی ترین استفاده برای کانالها نمایش تجزیه رنگ cmyk در برنامه نقاشی است. هر رنگی کانال مربوط به خود را دارد گاهی کانالها را می توان در یک کانال جدید ذخیره کرد و نسبت به بقیه تصویر به طور جداگانه دستکاری کرد. سپس با کانال اصلی دوباره ترکیب نمود 4- زمینه ای برای بحث درباره internet relay cha یا سرویسی مانند آن

  • مجرا، کانال.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری