burliness به فارسی | دیکشنری انگلیسی

burliness
  • تنومندی

  • ستبری

  • زبری

  • خشونت

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر