bureaucracy به فارسی | دیکشنری انگلیسی

bureaucracy
  • رعایت تشریفات اداری بحد افراط

  • تاسیسات اداری

  • حکومت اداری

  • مجموع گماشتگان دولتی

  • کاغذ پرانی

  • دیوان سالاری

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر