breed به فارسی | دیکشنری انگلیسی

breed
  • پروردن

  • بارآوردن

  • زائیدن

  • بدنیاآوردن

  • تولید کردن

  • تربیت کردن

  • فرزند

  • اولاد

  • اعقاب

  • جنس

  • نوع

  • گونه

  • گوسفند پشمی - (غیر گوشتی)

  • تکثیر یافتن

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری