breaks. scheduling به فارسی | دیکشنری انگلیسی

breaks. scheduling
  • زمانبندی وقفه ها - زمان لازم برای استراحت به دور از کامپیوتر. که می تواند مجددا" ادامه یابد کارکردن با کامپیوتر مانند سرگرمی با یک بازی ویدیویی است. ساعتها می گذرد چشم تحت فشار قرار می گیرد و سردرد هم عارض می شود. یک زمانسنج ارزان قیمت می تواند به شما هشدار بدهد که استراحت کنید. سیستم عامل کامپیوتر مک اینتاش دارای یک زمان سنج درونی است که ممکن است زمان قهوه خوردن استراحت را به شما اعلام کند. فقط به یاد داشته باشید که سخت کار کردن مشکلی را حل نمی کند باید چشمهایتان استراحت داشته باشند و نیروی فیزیکی و فکری خود را باز یابید

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر