barometer به فارسی | دیکشنری انگلیسی

barometer
  • هواسنج

  • میزان الهوائ

  • فشار سنج (برای اندازه گیری فشارهوا)

  • فشارسنج - هواسنج

  • جو سنج وسیله ای که فشار جو را انازه می گیرد. دو نمونه ی متداول آن عبارت اند از جو سنج فلزی و جو سنج جیوه ای.

  • 1- فشار نگار، هواسنج، بارومتر 2- هر چیزى که تغییر را نشان دهد، نمایشگر، شاخص، نمودار

  • بارومتر

  • فشار سنج

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر