ball bearing به فارسی | دیکشنری انگلیسی

ball bearing
  • بلبرینگ

  • چرخ فلزی که روی ساچمه های فلزی کوچکی باسانی میلغزد

  • بلبرینگ (یاتاقان ساچمه ای بدون اصطکاک)

  • یاتاقان ساچمه ای

  • یاتاقان ساچمه ای

  • کاسه ساچمه

  • بلبرینگ

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر