bad به فارسی | دیکشنری انگلیسی
-
(bid of P) زمان ماضی قدیمی فعل bid
-
(adv and n and adj): بد
-
زشت
-
ناصحیح
-
بیاعتبار
-
نامساعد
-
مضر
-
زیان آور
-
بداخلاق
-
شریر
-
بدکار
-
بدخو
-
لاوصول