backtracking به فارسی | دیکشنری انگلیسی

backtracking
  • پی جویی. به عقب. بازگشت به عقب - روشی برای حل مسائل از طریق آزمایش ترکیبات گوناگون حرکات تا دستیابی به یک ترکیب موفق ( (پی جویی به عقب)) نخست یک حرکت ممکن را انتخاب کرده و آن را انجام بدهید. سپس از آنجا با انتخاب یک حرکت ممکن دیگر به جلو بروید. این کار را به قدری تکرار کنید تا به یک راه حل برسید. اگر به جایی رسیدید که دیگر راه حلی در آنجا وجود ندارد. و حرکتهای دیگر هم ممکن نیست به جدیدترین آلترناتیو جایگزین آزمایش نشده برگردید یعنی در برگشت به عقب یک یا چند حرکت را لغو کنید تا به جدیدترین آلترناتیو آزمایش نشده برسید. آن گزینه متفاوت را دنبال کنید تا ببینید آیا راه حلی در آن جهت وجود دارد یا خیر اگر راه حلی وجود ندارد. آن قدر عمل پی جویی به عقب را انجام بدهید که به نتیجه مطلوب خود برسید (ممکن است تمام حرکات ممکن را آزمایش کنید)

  • عمل پیمایش معکوس، یک لیست.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر