audio به فارسی | دیکشنری انگلیسی

audio
  • وابسته به شنوائی یا صوت

  • گیرنده و تقویت کننده ئ صدا

  • شنودیسمعی

  • شنیداری

  • شنیداری [میشنوم به زبان لاتین]، صوتی 1. اشاره به سیگنال ها، تجهیزات، یا پدیده هایی که با بسامد هایی واقع در حوزه ی شنوایی انسان سر و کار دارند. 2. اصطلاح عانیانه صدا یا صوت (سوند).

  • صوتی، شنیداری، سمعی

  • صدا در تلویزیون‌

  • صوت‌

  • صوتی - صدایی که توسط علائم الکترونیکی بیان می شود

  • شنیدنی.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری