assessor به فارسی | دیکشنری انگلیسی

assessor
  • ارزیاب

  • خراج گذار

  • ارزیاب

  • ارزیاب، ممیز مالیاتی، مأمور تشخیص مالیات، دستیار قاضی

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر