animation به فارسی | دیکشنری انگلیسی

animation
  • جان بخشی

  • انگیزش

  • تحریک

  • سرزندگی

  • انیمیشن‌

  • تحرک‌

  • تحرک‌ بخشیدن‌ به‌ اجسام‌ و تصاویر بی‌ حرکت‌

  • تحرک‌ دادن‌

  • تصویر متحرک‌

  • جان‌ بخشی‌

  • جان‌ دادن‌

  • زنده‌ سازی‌

  • زنده‌ نمایی‌

  • فیلم‌ برداری‌ به‌ صوت‌ نقاشی‌ متحرک‌

  • فیلم‌ تصاویر متحرک‌

  • فیلم‌ نقاشی‌ متحرک‌

  • فیلمهای‌ کارتون‌

  • فیلمهای‌ نقاشی‌ متحرک‌ (کارتون‌) و عروسکی‌

  • کارتون‌

  • متحرک‌ سازی‌

  • نقاشی‌ متحرک‌

  • تصویر متحرک.انیمیشن - کابرد حرکت در تصاویر بر روی صفحه نمایش کامپیوتر. حرکت دادن تصاویر در حقیقت ترسیم دوباره تصاویر ثابت به طور مکرر در هر ثانیه است از این رو حتی یک فیلم ویدیویی چند ثانیه ای هم نیاز به فضای قابل توجهی از دیسک یا سی دی رم دارد. برای نمایش این تصاویر از دیسک و سی دی بر روی صفحه نمایش سرعت کامل لازم است از این رو زمان دسترسی یک گرداننده سی دی رم برای انیمیشن مهم است. اگر این زمان دسترسی کم باشد. در حرکت وقفه به وجود می آید. طراحان نرم افزار می توانند با حرکت دادن تصاویر در بخشی از صفحه نمایش یا کاهش حجم ترسیم مورد نیاز برای هر تصویر (مثلا" به وسیله حرکت دادن یک شیء کوچک بر یک زمینه ثابت) نیاز به فضای ذخیره را کاهش دهند.

  • نقاشی متحرک، انیمیشن، حرکت

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری