amplifier به فارسی | دیکشنری انگلیسی - جدول یاب

amplifier به فارسی دیکشنری انگلیسی

amplifier
  • تقویت کننده نیروافزا

  • تقویت کننده ئ برق

  • بلند گو

  • فزونساز

  • تقویت کننده مداری بر مبنای یک عنصر تقویت نظیر لامپ الکترونی، ترانزیستور، واحد مغناطیسی و... که قدرت سیگنال را بدون تغییر قابل توجه در شکل موج مشخصه ی آن افزایش می دهد. تقویت کننده توان را از یک منبع بیرونی به سیگنال منتقل می کند.

  • تقویت کننده

  • تقویت کننده

  • 1- تقویت کننده، فزون ساز، افزاینده 2- (الکترونیک) بلندگو، نیروافزا، بزرگ ساز، فزون ساز

  • تقویت‌ کننده‌

  • صدا زیاد کن‌ در فیلم‌ یا ضبط‌ صوت‌

  • تقویت کننده

  • فزونساز

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری