accommodation به فارسی | دیکشنری انگلیسی

accommodation
  • همسازی

  • تطابق

  • جا

  • منزل

  • وسائل راحتی

  • تطبیق

  • موافقت

  • سازش با مقتضیات محیط

  • وام

  • کمک

  • مساعده

  • تطابق- بطورکلی هر حرکت یا سازگاری، خواه فیزیکی و خواه روانی که به منظور آمادگی در مقابل محرک‌های ورودی صورت می‌گیرد. غیر از این تعریف، که مفهومی گسترده دارد، اصطلاح مزبور کاربردهای خاصی نیز دارد. (1) در زمینه بینایی، به انطباق شکل عدسی چشم به منظور جبران فاصله شی (کانون) از شبکیه اطلاق می‌شود، (2) در نظریه پیاژه، تعدیل طرح‌های درونی برای تطابق با شناخت در حال تغییر واقعیت Assimilation، (3) در جامعه‌شناسی و روان‌شناسی اجتماعی، فرآیند سازگاری اجتماعی که برای حفظ هماهنگی درون گروهی، یا بین گروه‌های متناقص طرح‌ریزی شده است. در اینجا، اصطلاح تطابق در ارتباط با رفتار فردفرد اعضاء گروه، تمام گروه، حتی یک ملت بکار برده می‌شود.

  • همسازی، تطابق، جادادن، تسهیلات، مساعده، وام

  • تطابق

  • همسازی

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری