accident به فارسی | دیکشنری انگلیسی

accident
  • (n and adj): حادثه

  • سانحه

  • واقعه ناگوار

  • مصیبت ناگهانی

  • تصادف اتومبیل

  • (طب) علامت بد مرض

  • (من) صفت عرضی (yzara)

  • شییئ

  • (در نشان خانوادگی) علامت سلاح

  • (د) صرف

  • عارضه صرفی

  • اتفاقی

  • تصادفی

  • ضمنی

  • عارضه (در فلسفه)

  • پیشامد

  • تصادف، واقعه، حادثه، پیشامد

  • تصادف‌

  • اتفاق، تصادف

  • حادثه، تصادف، اتفاق

  • برخورد

  • تصادم

  • تصادف

  • سانحه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری