ac به فارسی | دیکشنری انگلیسی

ac
  • پیشوندی است برابر -ad لاتین که قبل ازc و q به اینصورت در میاید مثل (ACcept) که از (ADceptare) گرفته شده است پسوندی است لاتینی یا یونانی معادل ieمانند (maniac)

  • مخفف اصطلاح شیمیائی alicyclic میباشد

  • altenating current-ای سی

  • alternating current-جریان متناوب (ای سی) جریان الکتریکی که اندازه. جهت آن معمولا به صورت سینوسی تغییر می کند. هر مرحله تکرار، از صفر تا بیشینه در یک جهت و سپس به بیشینه در جهت دیگر و برگشت به صفر، یک چرخه نام دارد. تعداد چرخه ها در 1 ثانیه مشخص کننده ی بسامد بر حسب هرتز است. مقدار میانگین جریان متناوب صفر است.

  • air condition ایرکاندیش , کولر. شبیه به یخچال کار میکند ,توسط یک کمپرسور ماده گازی تحت فشار قرار گرفته گرم و تبدیل به مایع شده و سپس سرد میشود. بعد از بخار شدن سریع خنک میشود.برای کارکرد کمپرسور مصرف سوخت اتومبیل کمی افزایش میابد.

  • اکتینیم - عنصر سفید رادیو اکتیو فلزى که همراه اورانیم و رادیم یافت می شود

  • انتقال هوایی

  • برق متناوب

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر