abscess به فارسی | دیکشنری انگلیسی

abscess
  • ورم چرکی

  • ماده

  • دمل

  • آبسه

  • دنبل

  • ورم چرکی، آبسه‏

  • دمل، آبسه، تجمع موضعی چرک در حفره ای که از تخریب بافت ها پدید آمده است.

  • دمل، آبسه، تجمع موضعی چرک در حفره ای که از تخریب بافت ها پدید آمده است.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر