Watershed به فارسی | دیکشنری انگلیسی - جدول یاب

Watershed به فارسی دیکشنری انگلیسی

watershed
  • آب پخشان

  • منطقه ای که آب دریا یا رودخانه را پخش و تقسیم میکند

  • نقطه‌ عطف‌

  • آبخیز

  • آب پخشان

  • حوزه آبخیز

  • حوزه آبریز

  • حوزه آبگیر

  • آبگیر

  • بارشسرا

  • سرابان

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری