Shutter به فارسی | دیکشنری انگلیسی

shutter
  • پشت پنجره

  • پشت دری

  • حائل

  • (دوربین عکاسی وغیره) دیافراگم

  • شاتر قطعه ای که مانع رسیدن نور به سطح حساس به نور دوربین تلویزیونی یا جسم حساس به نور دیگر به جز در مدت زمان مطلوب برای تابش نور می شود.

  • بندان‌

  • پروانه‌

  • پلک‌

  • دریچه‌ دوربین‌

  • دریچه‌ نور

  • دستگاه‌ باز و بسته‌ کردن‌ عدسی‌

  • شاتر

  • عدسی‌

  • مسدودکننده‌

  • پنجره کرکره ای

  • در کرکره ای

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری