Running به فارسی | دیکشنری انگلیسی
running
-
دونده
-
مناسب برای مسابقه دو
-
جاری
-
مداوم
-
رانینگ - از مراحل تشکیل حلقه در بافندگی حلقوی - مرحله ای که حلقه درون قلاب با حرکت سوزن به طرف بالا روی زبانه قرار می گیرد (در سوزن زبانه دار) جاری - مداوم
-
دویدن
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.