Robot به فارسی | دیکشنری انگلیسی

robot
  • دستگاه خودکار

  • آدم مکانیکیآدمک

  • آدممصنوعی

  • آدم ماشینی

  • دستگاه خودکار

  • روبات دست چند کاره قابل برنامه ریزی که برای جا به جا کردن مواد، قطعات، ابزار یا قطعات خاصی با حرکتهای برنامه ریزی شده ی مختلف و برای انجام وظایف مختلف طراحی شده است. بیشتر روباتهای حقیقی و روباتهای صنعتی ثابتی در کارخانه ها هستند که وظایفی را از جا به جایی مواد سنگین و جوشکاری نقطه ای تا نقاشی با اسپری رنگ را انجام می دهند. گروه دیگری از روباتها با وظایف سبکتر کارهایی را از قبیل برداشتن و قرار دادن قطعات الکترونیکی روی بردهای مدار و بازرسی.آزمایش بردهای مداری آماده شده را انجام می دهند. چهار آرایش مختصاتی اساسی بای روباتهای صنعتی وجود دارد: (1) مفصل دار، تا شونده، یا متصل به شانه کوتاه (2) مفصل دار، تا شونده یا متصل به شانه بلند (3) مختصات قطبی یا کروی (4) مختصات عمود یا کارتزین.دستی که ابزار به آن نصب می شود اغلب بازو نمیده می شود. بیشتر روباتهای صنعتی با موتورهای الکتریکی راه اندازی می شود، اما هر دو توان هیدرولیکی و پنوماتیکی در آنها به کار می رود. روباتهای علمی می توانند آزمایشهایی را در مکانهای دور یا غیر قابل دسترسی مانند فضاهای عمیق، سطوح سیاره های یا کف اقیانوس انجام دهند بعضی ر

  • ربات، آدمواره

  • روبات، انسان واره - یک بازوی قابل برنامه ریزی و چند کاره که برای جابجا کردن مواد، قطعات و یا وسایل خاص است که از طریق حرکتهای برنامه ریزی شده برای انجام فعالیت های گوناگون طراحی شده است

  • آدم مصنوعی، آدم مکانیکی، آدم آهنی، آدم ماشینی، ربوت، دستگاه خودکار، آدمک آهنی

  • روبات 1. کامپیوتری که خود یا اشیای دیگر را در فضای سه بعدی و تحت کنترل خودکار حرکت می دهد. نگاه کنید به anifcial inteligence. وو 2. در اصطلاح عامیانه، یک برنامه ی کامپیوتری که عملکرد ارباطاتی بشر گونه ای، مانند پاسخ به پست الکترونیکی یا پاسخ به پیامهای دخالی یک گروه خبری را انجام می دهد.

  • آدم ماشینی، آدم مصنوعی،دستگاه خودکار، آدم مکانیکی، روبوت

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری