Represent به فارسی | دیکشنری انگلیسی

represent
  • نشان دادن

  • نماینده بودن نمایش دادن

  • نمایاندن

  • فهماندن

  • نمایندگی کردن

  • وانمود کردن

  • بیان کردن

  • نشان دادن، نمایش دادن، معرف، عبارت است از

  • نمایش دادن نمایاندن

  •  نمایش دادن نمایاندن

  • نمایندگی داشتن، ارائه دادن، اعلام کردن، ادعا کردن، اظهار داشتن

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری