Mixing به فارسی | دیکشنری انگلیسی

Mixing
  • مخلوط کردن

  • اختلاط

  • مخلوط کردن ترکیب دو یا چند سیگنال، مانند خروجی چندین میکروفون.

  • مخلوط سازی

  • حل‌ کردن‌

  • روند ترکیب‌ کردن‌ چند نوار صدادار یک‌ نوار

  • مخلوط‌ کردن‌

  • میکساژ

  • میکس‌ کردن‌

  • میکس‌ کردن‌ یک‌ صحنه‌

  • 1. آمیزنده 2. آمیختن

  • مخلوط کردن

  • اختلاط

  • درهم ریختن

  • بهمزدن

  • آمیختن

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری