Lymph به فارسی | دیکشنری انگلیسی
lymph
-
لنف
-
چشمه یا جوی آب
-
آب زلال
-
جراحت
-
چرک
-
شیره غذائی
-
لنف
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.