Hood به فارسی | دیکشنری انگلیسی

hood
  • باشلق یا کلاه مخصوص کشیشان

  • روسری

  • روپوش

  • کلاهک دودکش

  • کروک درشکه

  • اوباش

  • کاپوت ماشین

  • سرپوش یا کلاهک

  • هود آزمایشگاها، کاپوت خودرو

  • روپوش، سرپوش 1. نوعی حفاظ مات که برای حذف نورهای اضافی در بالا یا اطراف صفحه ی نمایش لامپ پرتو- کاتدی یا سایر نمایشگرها قرار داده می شود. 2. پوشش محافظ و دارای تهویه ای که برای تخلیه ی گرد و غبار و گازها به کار می رود و وضعیت مطمئنی رابرای کار با مواد شیمشایی خطرناک یا مواد پرتوزا فراهم می کند.

  • دودکش

  • آفتابگیر / کلاهک‌

  • لبه‌

  • کلاهک دودکش

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری