Data به فارسی | دیکشنری انگلیسی - جدول یاب

Data به فارسی دیکشنری انگلیسی

data
  • ] صورت جمع کلمه [datum مفروضات

  • اطلاعات

  • سوابق

  • دانسته هاداده

  • داده ها

  • اطلاعات - مفروضات - یافته ها

  • اطلاعات، اطلاعات کمی

  • داده، داده ها اصطلاح کلی برای کلمات، اعداد، حروف، و نمادهایی که به عنوان ورودی در سیستمهای پردازش رایانه ای و مخابراتی استفاده می شوند.

  • داده ها

  • داده، داده ها، اطلاعات، سوابق

  • اطلاعات خام، ‌معلوم، معلومات، اطلاعات، دانسته، یافته، اطلاعات ورودی، داده ی آماری، اطلاعات خام

  • (جمع ولی معمولا با فعل مفرد به کار می رود) داده ها، اطلاعات، (مسئله) معلومات، یافته ها، دانسته ها، مفروضات

  • داده ها

  • داده ها

  • دانسته ها

  • داده، اطلاعات اطلاعات کلمه data جمع کلمه ی datum و به معنی یک واقعیت واحد است. به کارگیری داده. برای انجام محاسبات یا تصمیم گیری « پردازش داده » نام دارد.

  • داده ها، داده

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری