Constitution به فارسی | دیکشنری انگلیسی
-
ساختمان ووضع طبیعی
-
تشکیل
-
تاسیس
-
مشروطیت
-
قانون اساسی
-
نظام نامه
-
مزاج
-
بنیه
-
ساختمان - ساختار (نحوه قرار گرفتن اتم ها در ملکول و پیوندها)
-
سرشت، مزاج، سازماندهی، مجموعه ساختاری یا عملکردی بدن، آرایش اتم ها در یک مولکول