Breakdown به فارسی | دیکشنری انگلیسی

breakdown
  • تفکیک

  • از کار افتادگی

  • تجزیه شدن (مانند سوختن)

  • شکست 1. تخلیه ی مخرب در عایق که به صورت افزایش ناگهانی و شدید جریان گذرنده از عایق بر اثر خرابی کامل بآن تحت تنش الکتروستاتیکی روی می دهد. 2. شورع تخلیه مطلوب بین الکترود در گاز با ولتاژ وقوع این شکست به چگالی گاز، شکل الکترود، فاصله الکترود ها از هم، و قطبیت آن بستگی دارد. 3. افزایش بدون کنترل و نامطلوب جریان الکترودها در لامپ گازی. 4. افت سدکنندگی در پیوند پی ان نیمرسانا با بایاس معکوس که منجر به افزایش ناگهانی و معمولاُ غیر مخرب جریان می شود.

  • شکست، فرو پاشی

  • شکست، تفکیک، تقسیم بندی، از کار افتادگی

  • از کار افتادگی

  • تفکیک‌ (در مرحله‌ تدوین‌)

  • تقطیع‌

  • دکوپاژ

  • فروریزش

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری