Amplitude به فارسی | دیکشنری انگلیسی - جدول یاب

Amplitude به فارسی دیکشنری انگلیسی

amplitude
  • فزونی

  • دامنه

  • فراخی

  • فراوانی

  • استعداد

  • میدان نوسان

  • فاصله ئ زیاد

  • بزرگی

  • درشتی

  • انباشتگی

  • سیری

  • کمالدامنه

  • دامنه - دامنه نوسان

  • دامنه

  • دامنه مقدار یک کمیت متغیر در لحظه ی مشخص.

  • دامنه

  • دامنه، پهنه، زاویه ی نوسان، دامنه ی نوسان، دامنه ی نوسان، فاصله ی تغییرات، دامنه ی آرگومان، فاز

  • دامنه، شناسه، دامنه ى نوسان، میدان نوسان، فاصله ى بین وسط و سرموج

  • دامنه‌

  • فراوانی- دامنه

  • دامنه

  • دامنه.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری