معنی pasta | دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی

pasta
  • خمیری که در فرایند شکل گیری باشد (مانند خمیر ماکارانی)

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر