معنی مهیاوه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

مهیاوه. [م َهَْ وَ / وِ] (اِ مرکب) مهیوه. ماهیابه. ماهیاوه. نانخورشی که بیشتر مردم لار از ماهی ریزه کوچک در آفتاب ترتیب دهند و خورند. (برهان).

فرهنگ عمید

خوراکی که از ماهی تهیه می‌شود،

حل جدول

از غذاهای مخصوص جنوب ایران

فرهنگ فارسی هوشیار

(اسم) ماهیابه.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر