معنی مشمئز در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

مشمئز. [م ُ م َ ءِزز](ع ص) ترسان. || ناخوش دارنده و رمنده.(منتهی الارب)(آنندراج)(ناظم الاطباء)(از اقرب الموارد). رمیده. ناخوشدل.(زمخشری). کارِه. نافر.(یادداشت مؤلف).

فرهنگ معین

(مُ مَ ئِ) [ع.] (اِفا.) بیزار، رمیده.

فرهنگ عمید

رمیده، بیزار، متنفر،

مترادف و متضاد زبان فارسی

بیزار، بی‌میل، ضجور، متنفر،
(متضاد) راغب، مایل

فرهنگ فارسی هوشیار

بیزار، متنفر

فرهنگ فارسی آزاد

مُشمَئِز، بیزار، متنفر، کراهت دارنده،

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر