معنی مباین در دهخدا

مباین

مباین

  • مباین. [م ُ ی ِ] (ع ص) ناسازوار. مخالف. ناسازگار. که بینونت دارد. جدا. ج، مباینات. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا): چنانکه اندرهندسه گویند که هر مقداری مشارک دیگر مقدار مجانس خود بود یا مباین. (دانشنامه). و رجوع به مباینه و مباینت و متباین شود.

بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید
امتیاز شما به نتایج جستجوی مباین در سایت جدول یاب:
معنی این واژه در بانک های دیگر
  • مباین (فرهنگ عمید): مخالف،
  • مباین (حل جدول): دارای تضاد و تفاوت
  • مباین (مترادف و متضاد زبان فارسی): خلاف، ضد، متفاوت، مغایر،
    (متضاد) مرادف
  • مباین (فرهنگ فارسی هوشیار): ناجور نا ساز (اسم) مخالف: چنانکه اندر هندسه گویند که هر مقداری مشارک دیگر مقدار مجانس خود بود یا مباین.
  • مباین (فرهنگ فارسی آزاد): مُباین، مخالف، بر خلاف،