معنی شیرزن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

شیرزن. [زَ] (اِ مرکب) زن دلیر و بی باک. (فرهنگ فارسی معین). || شیر ماده، مقابل شیر نر. (ناظم الاطباء).

شیرزن. [زَ] (نف مرکب) کشنده ٔ شیر. (ناظم الاطباء). زننده ٔ شیر.

فرهنگ معین

(زَ) (ص مر.) زن دلیر و بی باک.

فرهنگ عمید

زن دلیر و بی‌باک: منم شیرزن گر تویی شیرمرد / چه ماده چه نر شیر روز نبرد (نظامی۵: ۸۸۵)،

حل جدول

زن شجاع و دلیر

زن دلیر و بی باک

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر