معنی سماخ در دهخدا

سماخ

سماخ

  • سماخ. [س ِ] (ع اِ) سوراخ گوش. (از غیاث) (دهار) (منتهی الارب) (آنندراج). رجوع به صماخ شود. || مسخرگی. (لغت نامه فرس اسدی).

بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید
امتیاز شما به نتایج جستجوی سماخ در سایت جدول یاب:
معنی این واژه در بانک های دیگر
  • سماخ (فرهنگ عمید): صماخ
  • سماخ (حل جدول): سوراخ گوش
  • سماخ (فرهنگ فارسی هوشیار): سوراخ گوش