معنی سروال در دهخدا

سروال

سروال

  • سروال. [س ِرْ] (معرب، اِ) ازار. ج، سراویل. (منتهی الارب). شلوار. زیرجامه. (غیاث). پای جامه. (آنندراج).

بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید
امتیاز شما به نتایج جستجوی سروال در سایت جدول یاب:
معنی این واژه در بانک های دیگر
  • سروال (فرهنگ معین): (س) [معر.] (اِ.) شلوار.
  • سروال (فرهنگ عمید): شلوار، زیرجامه،
  • سروال (حل جدول): نوعی گربه وحشی آفریقایی
  • سروال (مترادف و متضاد زبان فارسی): پیژاما، تنبان، شلوار
  • سروال (گویش مازندرانی): جوی بالایی زمین و محل تقسیم آب، آبشخور دام، کنار آب، روی...
  • سروال (فرهنگ فارسی هوشیار): زیر جامه، شلوار