بست نشستن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
بست نشستن. [ب َ ن ِ ش َ / ش ِ ت َ] (مص مرکب) پناهنده شدن در مشهد مقدسی یا عتبه ای از اعتاب عالیات یا خانه ٔ یکی از مجتهدان و علمای بزرگ یا اصطبل شاهی یا تلگراف خانه و یا مجلس شورای ملی و جز آن. متحصن شدن. تحصن. پناه بردن به بست. رجوع به بست شود:
ای فکنده امل دراز آهنگ
بست منشین که نیست جای درنگ.
ناصرخسرو.
(بَ. نِ شَ یا ش ِ تَ) (مص ل.) متحصن شدن.
تحصن
متحصن
تحصنجستن، تحصن کردن، متحصن شدن، پناه گرفتن،
(متضاد) بست شکستن
(مصدر) پناه بردن به بست متحصن شدن.

![معنی و تعبیر شکل زن باردار [حامله] در فال قهوه چیست ؟](https://www.jadvalyab.ir/blog/wp-content/uploads/2022/05/7-similar-to-the-image.jpg)

