معنی سیدان در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

سیدان. [س َی ْ ی ِ] (اِخ) بصیغه ٔ تثنیه، حضرت امام حسن و امام حسین علیهماالسلام. (مهذب الاسماء) (ناظم الاطباء).

سیدان. [س ِ] (اِخ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش صومای شهرستان ارومیه.دارای 362 تن سکنه. آب آن از چشمه. محصول آنجا غلات و توتون. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان جاجیم بافی است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).

سیدان. [س ِی ْ ی ِ] (اِخ) دهی است از دهستان عقیلی بخش عقیلی شهرستان شوشتر. دارای 500 تن سکنه. آب آن از کارون. محصول آنجا غلات، برنج و شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).

حل جدول

از توابع مرودشت دراستان فارس

فرهنگ فارسی آزاد

سَیّدان، دو سید، به حضرت حسن و حضرت حسین اطلاق شده است،

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر