حرمان در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
(حِ) [ع.] (مص ل.) بی بهره بودن، بیرون ماندن.
فرهنگ عمید
بازداشتن، منع کردن،
بیبهره کردن،
بیروزی کردن،
بیبهره ماندن، بیبهرگی،
نومیدی،
حل جدول
ناکامی
ناکامی
مترادف و متضاد زبان فارسی
بیبهرگی، بینصیبی، سرخوردگی، شکست، محرومی، ناامیدی، ناکامروایی، ناکامی، ناکامیابی، نامرادی، نومیدی، یاس،
(متضاد) بهرهوری، کامیابی
فرهنگ فارسی هوشیار
نومیدی، نا امیدی، محرومی، یاس، بی بهرگی
فرهنگ فارسی آزاد
حِرْمان، بی نصیبی- خسران- بی رزقی- محرومیت- بی بهرگی- ناامیدی،
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.