معنی قریش در فرهنگ فارسی

قریش

قریش

  • قُرَیْش، نام قبیله ای بود عَدْنانِی که در زمان ظهور حضرت رسول در مکّه سِدانَت کعبه را بر عهده داشتند و حضرت رسول از آن قبیله بودند،

  • قُرَیْش، نام سوره 106 قرآن است که مکیّه می باشد و چهار آیه دارد،

بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید
امتیاز شما به نتایج جستجوی قریش در سایت جدول یاب:
معنی این واژه در بانک های دیگر
  • قریش (لغت نامه دهخدا): قریش. [ق َ] (ع ص) شتر استوار و توانا. (منتهی الارب). من الجمال الشدید. (اقرب الموارد).
  • قریش (فرهنگ عمید): صد‌وششمین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۴ آیه، ایلاف،
  • قریش (حل جدول): قبیله پیامبر اسلام
  • قریش (گویش مازندرانی): آوای نامفهوم نوزاد که با خوشحالی ادا شود
  • قریش (فرهنگ فارسی هوشیار): نام قبیله ایست