توپیدن | در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی - جدول یاب
جدول یاب باشگاه حل جدول مسابقه جدول واژه های پیشنهادی درخواست معنی امکانات سایت وبلاگ جدول یاب فال حافظ استخاره آب و هوا نظرسنجی ها اوقات شرعی کشور های جهان
قوانین | تماس با ما | درباره ما

توپیدن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

توپیدن. [دَ] (مص) به سختی عتاب کردن. تشر زدن. با آواز بلند مؤاخذه کردن. پرخاش کردن. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).

فرهنگ معین

(دَ) (مص ل.) (عا.) کلمات درشت و سرزنش آمیز را با لحن تند به کسی گفتن.

فرهنگ عمید

تشر زدن، تندی‌ کردن،

حل جدول

توپ زدن.

توپ زدن

مترادف و متضاد زبان فارسی

درشتی کردن، عتاب کردن، کردن، پرخاش کردن،
(متضاد) نواختن، ملایمت‌به خرج دادن

فرهنگ عوامانه

توپ زدن است.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر
توپیدن: توپیدن. [دَ] (مص) به سختی عتاب کردن. تشر زدن. با آواز بلند مؤاخذه کردن. پرخاش کردن. (یادداشت بخط مر... توپیدن: (دَ) (مص ل.) (عا.) کلمات درشت و سرزنش آمیز را با لحن تند به کسی گفتن. توپیدن: تشر زدن، تندی‌ کردن، توپیدن: توپ زدن. توپیدن: توپ زدن توپیدن: درشتی کردن، عتاب کردن، کردن، پرخاش کردن، (متضاد) نواختن، ملایمت‌به خرج دادن توپیدن: توپ زدن است.