هرم به فارسی | دیکشنری عربی

هرم
  • سالخورده و فرتوت , ضعیف و ناتوان , خیلی پیر

  • هرم , اهرام , شکل هرم ساختن , رویهم انباشتن

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر