موسم به فارسی | دیکشنری عربی
موسم
-
فصل , فرصت , هنگام , دوران , چاشنی زدن , ادویه زدن , معتدل کردن , خودادن
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.